Web Analytics Made Easy - Statcounter

هنرمند سوری حاضر در ایران بر این باور است که هنرمند مثل پرنده ای است که نمی‌تواند در قفس باشد. هنرمندی که به نقاط مختلف سفر می‌کند، با نشاط و پویا می‌شود و در ادامه ابراز امیدواری می‌کند که همه هنرمندان جهان آزاد باشند. او نقش هنرمند تجسمی در جنگ را مهم می‌داند؛ «درست مثل یک سرباز در جنگ.» از نگاه طلال بیطار، هنرمند همیشه سرباز صلح است و با آثارش حقیقت جنگ را آشکار می‌کند؛ بدون هیچ کلمه و تفسیری.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

طلال بیطار، هنرمند نقاش و استاد دانشگاه در حوزه نقاشی است. او که در جریان سفر خود به ایران در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایران اکونومیست) حاضر شد، به پرسش‌هایی درباره نقش هنرهای تجسمی در زمان جنگ، کمی پس از جنگ و مدت‌ها پس از جنگ، نقش نظام فکری هنرمند بر کار هنری او و پیشینه‌ی مفهوم غدیر در سوریه صحبت کرد.

هنرمند همیشه سرباز صلح است

این هنرمند در ابتدا و در پاسخ به این سوال که نقش هنرهای تجسمی در زمان جنگ، کمی پس از جنگ و مدت‌ها پس از جنگ چیست؟ چنین اظهار کرد: «هنرمند تجسمی به ترجمه احتیاج ندارد؛ چراکه اثر او بدون نیاز به ترجمه معنایش را منتقل می‌کند. هنرمند تجسمی در جنگ نقش مهمی دارد درست مثل یک سرباز در جنگ. هنرمندان در تابلوهایی که می‌کشند از تأثیر جنگ بر مردم و جامعه‌شان می‌گویند. هنرمند همیشه سرباز صلح است و در جنگ‌ها تاثیر بسیار بزرگی دارد. زیرا با آثارش حقیقت جنگ را به ویژه برای آن‌هایی که خارج از جنگ هستند، آشکار می‌کند. آنان حقیقت را به صورت مستقیم با تابلو می‌بینند، بدون هیچ کلمه و هیچ تفسیری.»

او ادامه داد: «تابلوی نقاشی چه در جنگ باشد چه در خارج از جنگ، پیام محسوب می‌شود و پیامش فقط برای محیط داخلی کشور نیست. این تابلوهای نقاشی پیامی حقیقی و صادق هستند؛ زیرا از احساسات و رنج‌های هنرمند خارج شده و از آنچه بر او گذشته نشأت می‌گیرد. هنرمندان تجسمی مثل شاعران احساسات زیادی دارند. آنان احساسات درونی‌شان را داخل تابلوها با اشکال و خطوط منتقل می‌کنند.»

این هنرمند نقاش با اشاره به نقش مهم هنرهای تجسمی در جامعه گفت: «در خلال جنگ تابلو اهمیت بیشتری دارد زیرا تابلو آنچه اتفاق افتاده را به عالم نشان می‌دهد و زبان جهانی است. آنچه در زمان جنگ اتفاق افتاده را هنرمند نقاش با استفاده از احساسش روی تابلو منتقل می‌کند.  هنر همیشه مقاوم و اجتماعی است و پیامی در پی دارد. در زمان جنگ تعداد هنرمندان بیشتر می‌شود زیرا هنرمند احساسات و ناراحتی‌اش را روی تابلو منعکس می‌کند. هنرمند با تابلویش مقاوت می‌کند.»


بیطار همچنین اضافه کرد: «هنرِ بعد از جنگ هنر دیگری است. در مرحله اول این هنر نشان می‌دهد که هنرمند چگونه از این جنگ خارج شده و ثبات را نشان می‌دهد. اگر تغییراتی در اجتماع و شهرها بعد از جنگ اتفاق بیفتد، تابلوهای بعد از جنگ این تغییر را منتقل می‌کنند. تابلوی بعد از جنگ نشان می‌دهد جنگ چگونه از کشور خارج شد و هنرمند چگونه مثل یک پروانه یا کبوتر آزاد شد و به سمت بازسازی انسان و شهرها رفت. بعد از جنگ، ثبات زندگی مردم، خوشحالی خروج از جنگ و رفتن به سمت استقرار است که در هنرمند حالتی متفاوت با زمان جنگ ایجاد می‌کند. در این زمان هنرمند تابلوی جدیدی در مکاتب هنری مختلف خلق می‌کند و نمایشگاه جدیدی برپا می‌کند که نشان‌دهنده تغییر احساساتش به سمت خوشبختی و فراغت بال پس از جنگ است. اینکه چگونه به استقرار دست یافت. در این زمان تابلو برای هر مکتبی که باشد، زیبایی دارد.»


هنرمند در تابلو نقاشی خشمش را منتقل نمی‌کند

بیطار در ادامه مصاحبه به این سوال که نظام فکری یک هنرمند چه تأثیری بر روی کار هنری او دارد؟ گفت: «هنرمند سلاح برنمی‌دارد بلکه همیشه مسالمت آمیز رفتار می‌کند. او اگر معترض هم باشد، به هنرش مشغول می‌شود. اگر با حکومت یا سیاستی مخالف هم باشد در تابلویش خشم و انزجار خود را منتقل نمی‌کند، بلکه با لطافت و ملایمت به نصیحت می‌پردازد. هنرمند فقط احساساتش را دارد. او با تابلوهایش به کشورهای جهان نشان می‌دهد که به مردمش ظلم شده است.»

او ادامه داد: «پیکاسو با تابلو مشهورش «گرنیکا» به جهان نشان داد که در اسپانیا چه گذشت، اما او تابلو ضدحکومت نداشته است، نشان نداد مخالف حکومت است. هنرمند صاحب محبت و احساسات عالی مرتبه انسانی است و رسالت انسانی دارد. هنر زیبایی است و نمی‌تواند درونش خشم داشته باشد. شاید یک کاریکاتوریست بتواند در اثرش خشمش را منتقل کند، اما یک هنرمند نقاش در تابلوهایش نمی‌تواند چنینی کاری انجام دهد.»

غدیر برای ما فقط مذهبی نیست بلکه انسانی است

این هنرمند مسیحی در ادامه درباره‌ی مفهوم غدیر در حوزه فرهنگ و هنر سوریه گفت: «مفهوم غدیر برای ما یکی از بالاترین حالات انسانی است و احساسی است که فقط دینی نیست؛ بلکه انسانی محسوب می‌شود و به تفکر نزدیک است. وقتی ولایت امام علی(ع) از جانب پیامبرمان محمد (ص) اعلام شد، و تمام دنیا و پیروان همه‌ی ادیان دیدند که امام علی(ع)، امامِ فکر و انسانیت است. ایشان تفکری محبت آمیز و بشر دوستانه داشت. امام علی (ع) مثل هنرمندی است که تابلو می‌کشد. ما عید غدیر را با اجرای تئاتر، کشیدن تابلو نقاشی، خواندن آهنگ و شادی در خیابان جشن می‌گیریم.  مردم از فرقه‌های مختلف در سوریه، به جشن غدیر دعوتند و شرکت در این ضیافت دینی برای پیروان همه ادیان آزاد است. مردم سوریه از این منظر روشنفکر هستند، مثل مردم ایران، مردم با ادیان مختلف در کنار هم زندگی مسالمت‌آمیزی دارند. مثل ایران نیست که جشنی در تمام کشور بر پا باشد، اما وقتی شیعیان جشنی می‌گیرند، مردم دیگر ادیان را هم دعوت می‌کنند.»

نقاشی هایی درباره امام علی (ع) و امام خمینی (ره)

بیطار همچنین درباره‌ی تابلوهای نقاشی خود که برای حضور در نمایشگاهی در ایران به کشورمان آورده است، توضیحاتی ارائه کرد.

او گفت: «سه تابلو نقاشی با خود آورده‌ام. دو تای آن‌ها درباره امام علی (ع) و یکی درباره امام خمینی (ره) است. اولین نقاشی کودکی را در بغل امام علی(ع) نشان می‌دهد. من اسمش را امام انسانیت گذاشته‌ام، زیرا امام علی (ع)  در وهله اول یک انسان تمام عیار محسوب می‌شود که طرز فکر و محبت او از خلال نوشته‌هایش به جهانیان منتقل شده است. او منتشرکننده محبت است. تعالیم امام علی (ع) در تمام عالم منتشر شده است. آدمی که ادعای هنرمند بودن و با فرهنگ بودن دارد، ولی هیچ چیزی از امام علی (ع) نخوانده باشد، در واقع هنرمند حقیقی و با فرهنگ نیست.»

او ادامه داد: «تابلوی دوم هم درباره امام علی(ع) است که در آن حضرت را ترسیم کرده‌ام که به تهران نگاه می‌کند. پشت سرش خانه‌هایی غیر واضح قرار گرفته و مقابلش شهر تهران به عنوان شهری متمدن قرار گرفته است. شهری که فرهنگی دارد که متوسل به امامان است. تابلو سوم درباره امام خمینی است که یکی از پیروان مکتب امام علی (ع) است. او برای همه ادیان چشم بیناست. در تابلوی سوم فلسطین را نشان دادم و امام خمینی (ره) دستش را به نشانه حمایت از قدس بالا برده‌اند. سبک نقاشی‌های من اکسپرسیونیسم است و واقع‌گرا نیست.»

این هنرمند درباره سبک کارهای خود اضافه کرد: «من از طریق رنگ‌ها و خطوط ساده، احساساتم را نشان می‌دهم. اما برداشت آدم‌ها از تابلوها متفاوت است و به حس زیبایی‌شناختی هر شخص بستگی دارد. ممکن است شخصی از رنگ قرمز خوشش بیاید و اگر این رنگ را در تابلویی نبیند به نظرش آن تابلو خوب نیاید.»

بیطار در حال نشان دادن تصاویر تابلوهای خود



توصیه‌های هنرمند سوری به هنرمندان ایرانی

بیطار با تفاوت قائل شدن میان هنرمند و نقاش، در این زمینه چنین اظهار کرد: «هنرمند با نقاش فرق دارد. نقاشی را در مدرسه هم می‌توان یاد گرفت، اما هنرمند با محبتی خدادادی متولد می‌شود. فقط با درس خواندن نمی‌توان هنرمند شد. مدرسه‌ها می‌توانند باعث بهتر کشیدن تابلوها شوند اما خلاقیت یک موهبت الهی است. نقاش یک شیء را که می‌بیند، ترسیم می‌کند، اما هنرمند آنچه را در درون دارد بر اساس مکتب ادبی‌اش بر روی تابلو می‌کشد. اغلب هنرمندان بزرگ جهان به مدرسه نرفتند که هنر را یاد بگیرند. اگر هنرمند حقیقی نماشگاهی برپا کند، آن‌هایی که فقط با درس و مدرسه نقاشی را یاد گرفته‌اند از آن‌ها تقلید می‌کنند؛ اما آثار تقلیدی را مردم تشخیص می‌دهند. برخی دو سبک را در یک تابلو به کار می‌برند مثلا کوبیسم و اکسپرسیونیسم را در یک تابلو ترکیب می‌کنند، انگار که این تابلو را کامپیوتر کشیده است؛ البته تابلوی هنری خاصی هست به نام کولاژ که در آن مکاتب مختلف را  با هم ترکیب می‌کنند اما هر هنرمندی ‌نمی‌تواند این‌طور نقاشی بکشد.»

او ادامه داد: «هنرمندان در سوریه چند سال بعد از جنگ در نمایشگاه‌های کشورهای مختلف شرکت کرده و با زبان جهانی که زبان تابلوهای هنری است، سخن گفته‌اند. در ابتدا که دانشگاه هنرهای تجسمی در سوریه بنا شد، هنرمند زیادی نداشتیم و هنرمندانی را از کشورهایی مثل مصر می‌آوردیم، اما الان هنرمندان سوری در بیشتر کشورهای عربی و حتی دانشگاه سوربن تدریس می‌کنند. الان هنرمندان سوری در سطح جهانی شناخته شده هستند و از کشورهای مختلف دعوت می‌شوند، اما نمی‌پذیرند که  به هر کشوری بروند و این را یک معامله تجاری می‌دانند.»

این هنرمند نظرش درباره شکل‌گیری اکسپو هنرهای اسلامی با محور مقاومت را چنین بیان کرد: «با استاد احمد طرفی درباره تعامل سوریه و ایران در زمینه هنرهای تجسمی صحبت کردیم. استاد هم بر همکاری دو طرف تأکید کردند. نقاشی با موضوع مقاومت برای هنرمند سخت است ولی ما سعی می‌کنیم هنرمندان را جذب کنیم که در این محور کار کنند.»


او در آخر به هنرمندان ایرانی چنین توصیه کرد: «هنرمند مثل پرنده است، نمی‌تواند در قفس باشد. هنرمندی که آزاد است و به نقاط مختلف سفر می‌کند، با نشاط و پویا می‌شود. امیدوارم همه هنرمندان دنیا آزاد باشند. باید کارگاه‌های مشترکی برای هنرمندان سوریه و ایران برپا کنیم و به دنیا نشان دهیم که در هنر هم با هم همکاری و ارتباط داریم. هنرمند به دنبال انسانیت است و جنگ را قبول ندارد در همه جهان هم همین طور است.»

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: طلال بیطار ، هنر در سوریه ، هنر در ایران ، ایران و سوریه

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: هنر در سوریه هنر در ایران ایران و سوریه هنرهای تجسمی او ادامه درباره امام هنرمند نقاش نشان می دهد زمان جنگ امام خمینی بعد از جنگ امام علی ع پس از جنگ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۷۳۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران

با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سؤال کنید که علت علاقه‌شان به این هنرمند چیست؟ احتمالاً پاسخ دهند که چون می‌توانند با ترانه‌های او همزادپنداری کنند و به‌راحتی خود را به‌عنوان راوی ترانه‌هایش تصور کنند، اما در کنار این ویژگی نمی‌توان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمی‌کند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پست‌های طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراک‌گذاری آن پست‌ها.

به گزارش ایسنا، اما چرا امروز از تیلور سوئیفت می‌نویسیم؟ در هفته‌های اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند می‌گفت.

در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرم‌های موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.

اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تک‌آهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخش‌شده در یک روز را ثبت کرد.

سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخش‌شده‌ترین آلبوم در یک روز و پخش‌شده‌ترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرم‌های پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریم‌های روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطب‌ترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.

اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده می‌شود؟

پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمی‌توان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاه‌های نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبوم‌های قبلی‌اش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.

در ادامه، اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.

موسیقی سوئیفت

توبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، می‌گوید: «نمی‌توانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگ‌هایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگ‌هایی که تیلور می‌نویسد، فوق‌العاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبوم‌های متوالی این کار را انجام می‌دهد.»

درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، می‌گوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او می‌داند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگ‌های او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و می‌توانم به آهنگ‌های او، حتی آهنگ‌هایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آن‌ها ارتباط برقرار کنم.»

همه کاره بودن او

سوئیفت به طرز ماهرانه‌ای ژانر‌های مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفه‌ای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ می‌گویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.

سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیه‌کنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.

در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود، اما در آلبوم از ساز‌های بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگ‌ها حفظ کرد. سوئیفت، اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بی‌سابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.

البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگی‌های بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال می‌کردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستان‌سرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.

هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.

نوبیل درباره این اقدام می‌گوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش می‌کنند، اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»

هوش تجاری سوئیفت

کونیگزبرگ می‌گوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمی‌شود، بلکه در مورد تجارت است و مهارت‌های تجاری تیلور شگفت‌انگیز است».

درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکت‌های استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العاده‌ای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینما‌ها رفت، «پرفروش‌ترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.

همچنین بازاریابی رسانه‌های اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی می‌نشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانه‌های اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.

حرکت درخشان سوئیفت

از اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبوم‌های اولیه‌اش به طور گسترده‌ای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد می‌شود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبط‌های تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافی‌جویانه بی‌سابقه، سوئیفت آلبوم‌های خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبط‌های جدید به دست آورد.

در حالی که سوئیفت خاطرنشان می‌کند که همه این‌ها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است، اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبوم‌های تازه ضبط‌شده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.

آینده نگری او

نوبیل می‌گوید سوئیفت درک ذاتی از خواسته‌های مخاطبانش دارد و این توانایی می‌تواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتی‌ها می‌داند:

۱۹۸۹

زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگ‌های زد و کالوین هریس با آهنگ‌های پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل می‌گوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آن‌ها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده می‌کرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال می‌کند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.

شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰

نوبیل می‌گوید در طول قرنطینه همه‌گیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانر‌های جدید برای کار روی آلبوم‌ها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.

کونیگزبرگ می‌گوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکس‌کننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»

فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروش‌ترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح می‌دهد، این موفقیت تصادفی نبود.

او ادامه می‌دهد: «طرفداران با این آهنگ‌ها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش می‌کردند؛ آهنگ‌هایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانه‌ها و درختان صحبت می‌کردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»

تور era

نوبیل می‌گوید دو نیروی فرهنگی را می‌توان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانه‌های اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربه‌های جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با ده‌ها هزار نفر دیگر که آن‌ها نیز با آهنگ‌های تیلور سوئیفت بزرگ شده‌اند، بسیار عمیق‌تر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه می‌گوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».

آیا می‌توان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟

خیر.

نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آن‌ها در زمان‌های دیگری انجام می‌داد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمی‌شد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر می‌شد، تأثیر مشابهی نداشت. این‌گونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن می‌شوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شده‌اند، ترکیب نادری است.

بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است، اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.

وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت می‌کند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت می‌کند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت می‌کند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه می‌شود. دلیل اینکه می‌توانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاه‌پوست است و نژاد دارد.

البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی می‌مانند و نمی‌توان به هیچ وجه او را بزرگ‌ترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.

آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیت‌های برتر و موفقیت افسون‌کننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید می‌کند و به‌طور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت می‌کند.

دیگر خبرها

  • تفاهم‌نامه‌های همکاری اقتصادی میان اتاق تبریز و فدراسیون اتاق‌های سوریه
  • برپایی نمایشگاه آثار آندره سوروگیان درباره شاهنامه در ایروان
  • محمدی: تحریم‌ها عامل رشد صنعت دارو و تجهیزات پزشکی ایران شد
  • تحریم ها عامل رشد صنعت دارو و تجهیزات پزشکی ایران
  • نقش ایران در تأمین دارو و تجهیزات پزشکی بازار سوریه
  • ایران به‌دنبال همکاری و کمک به سوریه در تولید دارو است
  • کاربرد تابلو برق‌های صنعتی در صنایع مختلف (مانند فولاد، نفت، گاز، پتروشیمی و...)
  • پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران
  • انعقاد تفاهم‌نامه همکاری زنجان با سوریه
  • بلینکن خواستار سیستم دفاعی یکپارچه اعراب مقابل ایران